به جای بوسه های تو به روی گونه هام برفه دروغه لیلی ومجنون تموم قصه ها حرفه
آهسته گریه نکن بگذار گلها بیدار شوند
هر برآمدنی فرو رفتنی دارد کاش هرگز به غروب نرسیم
آفتابگردان شدن چه زیباست آفتابی که تو باشی
هوا دلگیر افق تاریک دلم پرواز می خواهد رها از این همه غصه کمی آواز می خواهد
هرگز نخواستم بروی اما قلبها از دور زیباتر می تپند
برای دوست داشتنت قاصدک نفرستادم شعرهایم گواهی می دهند ودستانم شهادت
عشق یعنی تو نفس باشی ودر من بدمی