متن شهادت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شهادت
گوشه گوشه، در خیابان، موج می زد خونشان؛
غم نشان بود آن دمی که: بی سر و، پیکر شدند؛
حسّ غم جاری شد از: نامنتهای لحظه ها؛
یک جهان آزدگان، غرقِ غمی، بی مَر شدند...
شاعر: زهرا حکیمی بافقی،
برشی از یک غزل، به مناسبت حادثه ی تروریستی در گلزار...
راستی را! دشمنان از ما، چه می ترسند، سخت؛
کین چنین وارد، به قتلِ مردم از: هر در شدند!
لرزه بر جسمِ کثیف و، پستِ ظلم انداختند،
زائرانِ حاج قاسم که: چنین پرپر شدند..
شاعر: زهرا حکیمی بافقی،
برشی از یک غزل، به مناسبت حادثه ی تروریستی در گلزار شهدای...
پرده اول:صبح روز تولد
یادمه یه باری میخواستم تولدم رو تو قبرستون بگیرم و اولین سالی هم بود که روز تولد با خانواده نبودم
جز یکی دونفر کسی نمی دونست که جفتشونم گفتن روز تولدته چرا انقدر عجیبی تو
راست میگفتن عجیبم اما دلیل خودمو داشتم
پرده دوم: یه مدت...
رعدِ برق آسای سکوت، ارامش را به سلول هایم منتقل میکند،نیمی از وجودم در میان لاله های سرخ و خونین ِدلاوران شجاع نبردی که برای مردم،کشور،دین و ایینشان جان فدا کرده اند جا مانده است...با گذاشتن قدم در این مکان از میان سیاهچه های تاریک ذهنم به بزرگترین چاله که...
ای کاش که عمرمان اگر سر برسد
بر پای همین مسیر و باور برسد
حالا که قرار است از اینجا برویم
ای کاش شهادت ازهمین در برسد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
اگرچه زخمی از درد فراغیم
شقایق های سرخ داغداریم
قسم بر خون پاک حاج قاسم
سر از خاک شهادت بر نداریم
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
اول تویی آخر تویی وصل تو بسیار آرزوست
عشقم تویی در راه عشق میثم تمار آرزوست
لعنت به هرکسی نشد از جام تو مست و خراب
سر پای این مستی دهم این سر به دار آرزوست
حضرت موسی ابن جعغر، در غل و زنجیر بود
از ستم های فراوان زمان دلگیر بود
گر چه آن باب الحوائج دستگیر عالم است
خود زجور روزگار ، از زندگانی سیر بود
-اعظم کلیابی
-بانوی کاشانی
🖤♡ می دیدمت که دیگر ظاهرت شباهتی به امامِ من نداشت...!
دستان مردانه ات آنقدر استخوانی شدند که دست های من پوشش اش میدادند و با سر انگشت، آن رگهای بیرون زده و متورم را نوازش میکردند... :)
قدم هایت سست شده بود و میشد بمیرم برای ضعف هایت!
چه...
✿✿✧✿💜💍💜✿✧✿✿
*☔️♡ روی اینکه بچه مون پسر
باشه از اول بارداری پافشاری میکردم!
وسایل پسرونه خریدم... اسمای
پسرونه انتخاب میکردم، حتی
دنبال راهای طبیعی توی نت
میگشتم که بفهمم بچه چجوری
جنسیتش پسر میشه!
کارامو که دید، دستمو گرفت،
نشوند منو بغلش و گفت: ببین
زینب... بچه یه نعمته! جنسیتش...
قصّۂ عشقُ باید
ازمادری شنیدکه
باگریه بَچَّشُ به
جبهه بُردکه شهیدشِه
ازمادری که وقتی
فرزندِ اون شد شهید
حتّی جِنازَشُ هم
به چشمای خودندید
داغ فرزندُ دیدن
کمترازشهادت نیس
خوابشونُ ببینی
هرشب باچشای خیس
عشقُ باشهادتِ
فرزندانِش معناکرد
خودخدابوسه به
دو چشماش وُ دستاش زد..
═══••✿°•☔❄•°✿••═══
ای بانو عالم!
می خواهم بنویسم ولی، کلمات ساز مخالف میزنن!
تو که وجودت، واژه واژه از دین خداست...
تو که خود ایمانی!
مددکن مادرم...
خسته ام!
خسته از این همه تفاوت و دورنگی..
نماز می خوانم، اما..
قبله ام دنیاست...
دست نیازم به خداست و
رد نگاهم ب...
عِشق را میتوانْ در واژھِ شهادت یافت... :))
———⃟ 💛⃟🌻⃟🌙⃟———
جامعه ما ارزش این فداکاری ها را دارد
برای این لباس را پوشیدیم
برای این درمیدان ها وجود داریم
حالا چه کسی چه می گوید مهم نیست
اینکه درخط باشیم اهمیت دارد
((سالروز شهادت مردمیدان قاسم سلیمانی تسلیت ))
دیشب ارواح طیبه شهیدان روح مطهر قاسم سلیمانی درآغوش گرفتند
تو عشقُ باشهادت
به انتهارساندی
کاری کردی تو قلب
یه ملّت جاودان شی
ماباتو به معنیِ
تازۂ عشق رسیدیم
سرداردلها راهِ
تو رو ادامه میدیم
دست نامردی که دل / پاکت نشونه گرفت فکرنمیکردمیرسونه / قلب پاکت به بهشت شاگردای توراهت / به خوبی ادامه میدن باشهادت نمیمیره / یه مردی که واسه میهن افتخارکسب کرده علمش / توی جهان زبانزده ازترورش چشم ملت / چشمای یه جهان تره