متن ارس آرامی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ارس آرامی
حریفِ بازیِ عشقم، دلی بلد دارم
اگرچه گاه هم اخلاق های بد دارم
ولی به خاطرِ آن بیست سال بی عشقی
چه انزجارِ عجیبی از این عدد دارم
مگر تو رحم کنی، چون برای این دلِ نو
چقدر شوق که از راه می رسد دارم
به گفته ی دلِ عاشق...
کودتای مخملی در چشم مه رویان رواست
ارس آرامی
من اگر روزی بخواهم عشق نقاشی کنم
یکطرف دل یکطرف اعجاز را خواهم کشید
نقش تنهایی خود را یک قناری در قفس
آنطرف با عشق تو پرواز را خواهم کشید
عاشقی را گر بخواهم با قلم معنا کنم
نقشی از یک کوچِ بی آغاز را خواهم کشید
گر بگویی عشق...
خوشا شعری که در وصف نگارین یار خود امشب سرودم
نوشتم با طلا بر قلب خود حک کرده چون جانم ستودم
ارس آرامی
به وقت نبرد و به هنگام جنگ
تفنگم به دست و قطارم فشنگ
منم بختیاری منم مرد جنگ
بمیرم به نام نمانم به ننگ
ارس آرامی
تو همان آخرین بازماندهٔ شنل قرمزی هستی که سال هاست در انتظار مادربزرگ دستان سفید شدهٔ گرگ را به آغوش تنهایش پیوند زده تا در عرصهٔ داستان ها و حقیقت کسی مهربانی را نثار گرگی نکند!
ارس آرامی
تا تو باشی در کنارم من خیالم راحت است
زندگی دور از تو مثل زندگی در غربت است
طرح زوج و فرد چشمانت عذابم می دهد
جمعه ها اما ترافیک نگاهت خلوت است
از چکاب آخرم خیلی تعجب می کنم
جای خون در عمق رگ هایم دو سی سی غیرت...
شعر گفتم که صدایم به صدایت برسد
پنبه ای در سر آن گوش خرابت برسد
شعر گفتم که حقایق کَمَ کی رو بکنم
بیدل و خسته و شیدا به جمالت برسد
جرم من، فکر تو بود و دل من سوی شما
شعر گفتم که کویرم به سرابت برسد،
ارس آرامی
سازم بشکست آخر از آهنگ صدایت
ای دوست کجایی که دلم کرده هوایت
دیگر تو چرا وا نکنی پنجره ها را
کز راه هوا بوی گل آید ز سرایت
از کوچهٔ ما همچو نسیمی گذری کن
می میرم اگر کم بشود مهر و فایت
چنگم شود آشفته سه تارم بنوازد...
بینی عملی، لب پروتز، پوست کشیده
ابروی تتو... غنچه ی لب ها ترکیده
هرچند که زیبایی تو چشم نواز است
در کار خدا دست نزن...! خیر ندیده!
ارس آرامی