متن اشعار سید محمدرضا شمس
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اشعار سید محمدرضا شمس
(لقمه)
آدمی را گر خداوند آفرید از خاکِ پاک
گاه از فرطِ هَوَسرانی کند خود را هلاک
شیر مادر هم اگرچه پاک، اما دیده ایم
بیشتر تأثیر بخشد ، لقمه های شبهه ناک
سید محمدرضا شمس (ساقی)
(ناکامی)
چو آن اشکی که از حسرت ز چشم شور می ریزد
جهان بر کام ناکامان فقط کافور می ریزد
چنان نحسی گرفته زندگی را که به باغ دل
به جای بلبل آوازه خوان، شبکور می ریزد
ز زخمی که به دل دارم اگر خواهی شوی آگاه
نوای زخمه ای...
«یلدای تان پرخاطره و کانون زندگی تان گرم»
(شب یلدا)
شب شروع زمستان همان شب یلداست
شبی که الفت و مهر و وفا درآن جاری ست
شبی که با همه سرمای سخت و سوزانش
شبی ست گرم و دل انگیز و شام بیداری ست
شب وصال و شب دور هم...
(وفات حضرت اُم ّالبنین(س) تسلیت باد)
حضرت اُمّ البنین از بس که با احساس بود
با یتیمان علی ، در مادری حساس بود
این مقامش بس که او در بین نسوان جهان
مادر سقاى دشت کربلا ، عباس بود
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1381
(وعده و پیمان)
سخت است که هی دم زنی از عشق فراوان
اما رَوَد از یاد تو آن وعده و پیمان
آن روز که دیدم گل رویت به تو گفتم:
لبخند تو کرده است مرا ، واله و حیران
دل بستی و دل بُردی و ناگاه برفتی
چه زود رسیدی...