شعر مذهبی غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر مذهبی غمگین
در این دوران بلا خیزد میان جنگ ادیانها
کُند آیا مسیحایی ز سر او ذبح ایمانها؟
نهان در سایهی محراب، خونآلود شد آیینه
که از تزویر میخندد به روی زخم انسانها
خدا را در میان سیم و زر گم کردهاند انگار
که میبارد شبی خون، روز دیگر زر ز طوفانها...
دمیده، عطر تو، در لابهلای شهر
همه، کوچه، به کوچه؛ هرکجای شهر
به دلها، گشته جاری، شورِ ذکرِ تو
به هر ساعت؛ میانِ لحظههای شهر
سرای پاکیو، مهر و، وفا گشته
نهانِ سینهی پُرهوی و های شهر
معطّر، از گلِ یادت شده، هر دم
هوای وسعتِ بیانتهای شهر
به احساسِ ...
(اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسیْن)
«آوای عطش»
باز آوای غم انگیز عزا آید به گوش
این صفیر درد، از عرش عُلا آید به گوش
آمده ماهِ مُحرّم، ماه سوز و اشک و آه
ماه سرهایی که شد از تن جدا آید به گوش
بانگ «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنصُرْنی» از سوی...