دعا میکنم غرق باران شوی چو بوی خوش یاس و ریحان شوی دعا میکنم در زمستان عشق بهاری ترین فصل ایمان شوی . . .
هزار سال هم بگذرد نگاهت، غافلگیرم می کند تو در هر لحظه هزار اتفاقی!! مگر می شود تو را دید و به معجزه، ایمان نداشت!؟ ️️
زندگی خالی نیست: مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست. آری تا شقایق هست، زندگی باید کرد. در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بیتابم، که دلم میخواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه. دورها آوایی است، که مرا میخواند.
همچون کشیدن کبریت در باد دیدنت دشوار است . من که به معجزه عشق ایمان دارم ٬ می کشم آخرین دانه کبریت را در باد . هر چه بادا باد !!!
ایمان من به تو ایمان من به خاک است ایمان من به رجعت هر شوکتی ست که در تخریب بنای پوسیده اقتدار دیگران نهفته است تو چون دستهای من چون اندیشه های سوگوار این روزهای تلخ و چون تمام یادها از من جدا نخواهی شد
کردم از عقل سوالی، که مگر ایمان چیست؟ عقل بر گوش دلم گفت؛ که ایمان ادب است، آدمیزاد اگر بی ادب است،آدم نیست، فرق ما بین بنی آدم و حیوان، ادب است...!
هر اتفاقی هم که بیفتد حواسمان باشد دو طناب اصلی زندگی را رها نکنیم و آن دو طناب ایمان و امید است...
براى یک شروع تازه با خدا ، هرگز دیر نیست.
خوش میروی در جان من خوش میکنی درمان من ای دین و ای ایمان من ای بحر گوهر دار من ...!