بیو احساسی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو احساسی
باید برگردم
به لهجه ی پست مدرن شکفتن!
تا فاصله را بردارم از چشمه های روان
و بچکم بر گلوی مشبکِ زمین
که زیبایی اش را از تو می گیرد
مریم گمار
تاب می خورم بر سکوت اندیشه
که از عصیان سطرها
بر لایه ها ی پاییز زرد می شود
ای اشتیاق پریدن، در ژرف ترین گذر گاه.
برم گردان!
به بند ناف بریده
به تعادل آفتاب
به لبخندی تازه
مریم گمار
جا مانده است در دلِ من ردّ پای تو
این است ماجرای من وماجرای تو
باید بَدَل شوم به قناری دراین جهان
وقتی پُراست حنجره ام از صدای تو
یاشاخه شاخه جنگلِ آتش شوم ویا
آشفته مثل دود شوم در فضای تو
ای آنکه چادر از سرت افتاد بی هوا!...
چیزی ازفتنه ی عشق تو نمیدانستم
بیخبربودم ازاین تاب و تب و هیچ نمیدانستم
با خودم نقشه کشیدم که گریزم از تو
چه کنم راه فرار را نمی دانستم
مایه ی دلخوشی ام بود که یادم هستی
تو ولی قلب و دلت جای دگر بود نمیدانستم
بغض را خنده ی...
بر شیشه ی احساس کسی چنگ نزن
با زخم زبان به دیگران سنگ نزن
وقتی که خبر نداری از سر کسی
بیهوده به او تهمت صد رنگ نزن
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
جاده ی رنگین کمانت را نمی بیند کسی
ایستگاه آسمانت را نمی بیند کسی
در غبار ابر پنهان هستی و جز چشم باد
ردّ پای گیسوانت را نمی بیند کسی
دست افشان، موج های مست می رقصند وهیچ
کشتی بی بادبانت را نمی بیند کسی
غنچه،غنچه خنده ی دشت تو...
بگو چند لب خند به نیم رخِ روز ببخشم؟
که بابونه از هفت جهت، از آستین باد بریزد
و نامِ تو تشدید شود
بر حواسِ آفتابی ام
در ساعتی که رگ هات روشن ترند.
مریم گمار
ببین چگونه!
حروفِ الفبا بر سطرها کش می آیند
تا برسند به زاویه ی تصدیق.
و طرحی تازه شوند بر مردمکِ چشم هات
این موی رگ های عصیان!
مریم گمار
شبنم عشق
چکه می کند
از گلبرگ احساسم
❤️
تمام احساسم
درگیر توست
زهرا حکیمی بافقی
کتاب گل های سپید دشت احساس
☘🌺☘
هر که دولت یافت شست از لوح خاطر نام ما
-صائب تبریزی
و شاعرها همه حساس هستند
پر از حس وپر از عشق و پر ازشور
کمی تا قسمتی شاید بهاری
ز احساس خزان و غصه ها دور
وبعضی وقت ها گویا خزانند
به بغضی ماندگار وکهنه مجبور
زمستان میشوند از بی وفایی
ولی چون اینه غرقند در نور
اعظم کلیابی
بانوی...
یه موقع هایی هست که؛
دوست داری حرف بزنی، تلاش کنی، بجنگی!
ولی خب دیگه شک داری که ارزشش رو داره یا نه.
قدر گوهرهای باارزش نمی دانست کور
ساز من در گوش سنگین یا کران افتاده است
مهدی فصیحی رامندی