متن دلقک
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلقک
کاش ادما حق اینو داشتن که خودشون انتخاب کنن
که چطوری بمیرن
اون موقع من انتخاب میکردم که توی یه صبح سرد زمستونی هنگام
برگشتن از نونوایی پام لیز بخوره و بخورم زمین
چندیدن بار تلاش کنم تا از روی زمین بلند بشم ولی هر بار نتونم روی
پاهام وایسم...
در گوشه خیابان ایستاده بود
با همان لباس های رنگی رنگی و کمی چرکینش گویا امروز فعالیتش از همه روز ها بیشتر بود خسته به نظر میرسید همه عابران پیاده دوره اش کرده بودند و صدای قهقهه هایشان تا هفت محله پایین تر هم به گوش میرسید وسوسه شدم نزدیک...
در حال بارگذاری...