متن دلنوشته خاص
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته خاص
تصور کن حرف هایت را درون گور قلبت بخوابانی ، سنگ لحدِ سکوت رویشان بگذاری و زیر خروار ها بغض ، دفنشان کنی... و بی چارگی یعنی همین بغض تو را شاعر کند!
روزی میرسه که شما در حال خوردن آخرین وعده غذات هستی؛برای آخرین بار گوشیت و چک میکنی؛
عزیزی رو بغل میکنی و خبر نداری که این آخرین باره؛برای همینه که باید هر چیزی رو با ذوق و شوق انجام بدی!
قدر امروز عمرت رو بدونو هرچی نیاز داری امروز بردار؛چون...
مطلق خوب بودن هرگز امکان پذیر نخواهد بود، مگر اینکه بخواهید خوب باشید. همیشه وجود خواهند داشت کسانی یا چیزهایی که مانع از پیشرفت شما و مانع از خوب بودن حال دلتان شوند ، ولی هرموقع یاد گرفتیم که چگونه و کجا واکنش نشان ندهیم در اینصورت خواسته ایم که...
ما آدم های خوبی هستیم. ولی از آنجایی که عادت از بچگی در ذهنمان دیکته شده است، دیگر بد بودن را یاد گرفته و بجای فراموش کردن، عادت کرده ایم بد باشیم. یادمان باشد اگر قرار باشد بد باشیم و بد بمانیم، پس باید منتظر فاجعه هایی بدتر از یک...
قلب های گرم و صمیمی
بزرگن..
کمیابن..
متفاوتن..
اما به اندازه نگفته هاشون ازهم دورن!
@behnooshvzh
این دنیا...
دنیایِ آدم بُزرگ هاست...
و مَن چقدر کوچَک هَستَم
در این دُنیا...
آنقدر کوچک...
که مَحال است
روزی پیدا شوَم...!!!
«ستاره ح»
هیچ حسی،هیچ چیزی
قشنگترازاین نیست که کسی راداشته
باشی که هرروزبه ِاوبگویی:
باتوحال این روزهام عشقه
میگن یه انسان معمولی چهل و پنج واحد درد و تحمل می کنه، اما یک زن موقع زایمان پنجاه و هفت واحد درد رو احساس می کنه و این درد معادل شکستن همزمان بیست استخونه
خواستم بگم این تن به فدای دویست استخون توی تنت مامان.
هزاران بار به دشمنانت فرصت بده تا با تو دوست شوند، اما به دوستانت یک فرصت هم نده که دشمنت شوند، زیرا دوستانت جای زخم های دلت را دقیق می دانند.
واقعی ترین رویایی هستی که زندگی کرده ام!
کاش ساعتم را می آوردن
کاش در ایستگاه آخر قبل از پیاده شدن ازدنیا رفته باشم....
دارم با هر جور و منطق فکرشو می کنم با عقل جور در نمیاد ..
بالاخره آدم یه جا کم میاره ..
حالا هر چقدر وانمود هم کنه آدم قوی باشه ..
دیدی وقتی سنگ از سیلی موج های آب یه جاهای که کم میاره، تَرک میخوره ..
یا دیدی...
بیا باهم مسابقه بدیم
+چه مسابقه ای
سرعت
+من با ماشین
منم با قلبم
مطمئنم قلبم سرعتش از همه چیز بیشتر
احساساتم قیمتی هستند
اشتباه نگیر ؛
با آمدنت بعد از اینهمه سال
آنها را نمیتوانی داشته باشی
برای پرداخت آنها فقیر شده ایی.
بعضی ها چقدر از تب و تاب عاشقی می افتند.
چقدر زود دوست داشتنهایشان ته میکشد.
حال و هوای آدمها هم مثل
فصلهای سال ناپایدار است .
یادت می آید؟
۳۷۵روز پیش صادقانه به تو گفتم
که عاشقانه دوستت دارم
تا ابد و یک روز !
تو آن روز غرق شادی شدی
سرمست شدی از عاشقانه هایم
وای که چقدر خوشحال بودم از خوشحالیت!
چه نقشه ها که نکشیدیم
چه قول و قرارهایی که نگذاشتیم
اما نمیدانم...
بعضی ها چقدر از تب و تاب عاشقی می افتند.
چقدر زود دوست داشتنهایشان ته میکشد.
حال و هوای آدمها هم مثل
فصلهای سال ناپایدار است .
مژده وکیل زاده
نگاهت برایم آشکار است
وقتی از پشت نقاب دروغینت
اشک چشمانت را میبینم
شامه ام تیز شده است
خنده های تلخ را بو میکشم...
این من نیز این روزها
منکر میشود مرا
من کو؟
نمیدانم در این خسته نفسهای زمان کجا بگردم به دنبال من
منی که اثری از تو نباشد
آن مرا خبر نیست
کسی از آن انتهاهای دلم فریادی میزند
کاش از آن من خبری نیاید
مرا قبل تو...