I Still live with someone that left me along time ago... من هنوز دارم با کسی زندگی میکنم که خیلی وقته رفته...
مهمترین خطر در زندگی، خطر نکردن است ! فردی که خطر نکند، چیزی انجام نمیدهد، چیزی ندارد، چیزی نیست و چیزی نمیشود ...
میبوسمت بدون سانسور ! و میگذارمت تیتر درشت روزنامه ... آنجا که حروفش را بی پروا چیدهاند ؛ و خبرهایش را محافظه کارانه ! و من همیشه زندگی را آسان گرفتهام عشق را سخت ...
برای عوض کردن زندگیمان ، برای تغییر دادن خودمان هیچ گاه دیر نیست هر چند سال که داشته باشیم، هرگونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی را که از سر گذرانده باشیم، باز هم نو شدن ممکن است ! حتی اگر یک روزمان درست مثل روز قبلش باشد باید افسوس...
هوسِ تو را دارم که دیوانه ام کنی با خواندن یک شعر ... که مستم کنی با استکانی چای ... که خوشبختم کنی با یک بوسه یِ بی هوا .. فلسفه نبافم هوسِ زندگی کرده ام با تو .. بگو کنارت دقیقا کجاست ..؟! که زندگی آنجا معنا میگیرد .....
اینجا رو فراموش کن برو دنبال قلبت ! ما فقط یکبار زندگی میکنیم، تو باید تو رویاهات زندگی کنی، هیچکس دیگهای قرار نیست اینکارو واست انجام بده ...
ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی در امروز طراحی کردهاند و نه بیشتر ! نگرانی امروز برای مشکلات فردا، دردی از ما دوا نخواهد کرد ...
آنان که می خواهند خوب زندگی کنند باید به حقیقت نزدیک بشوند؛ زیرا پس از میل به مقام حقیقت یابی است که از غم و اندوه دنیا دست بر می دارند.
زندگی همین لحظه های کوچکی ست که داریم به چیزهای بزرگ فکر می کنیم !
قدیم زندگی یک پیاده رَوی مفرح جمعی بودحالا اما.... ده هزار متر با مانع است! بدو رفیق بدو ...
. الان که دارم مینویسم خیلی شدید مریض شدم و دلم قدِ یه دنیا تنگته... نمیدونم این پست رو میخونی یا نه، نمیدونم حالِ این روزات خوبه یا نه، خواستم بگم خیلی تنهام... خواستم بگم خیلی سخته با یکی کلی خاطره بسازی و بعد مجبور بشی خیلی ماهی گونه همه...
من برای زندگی تو را بهانه میکنم
زندگی چنین تقلایی است : جنگی است که هر روز تکرار میشود و لحظات شادش خلسههایی کوتاهاند که بهایی گزاف برایشان پرداخت میکنی ...
زندگی خیلی چیزها یادمان میدهد و ما مقصریم که یاد نمیگیریم و بارها و بارها در همان تله شیرین گرفتار میآییم ...
خاطرات عموما در ذهن ماندگارند ؛ برخی از آنها را باید صیقل داد و گوشهای جای داد و بعضی دیگر را میبایست هر چند وقت یک بار هرس کرد ! این که میگویم هرس کنیم به این دلیل است که خاطرات در تمام ذهن و روح ریشه میدوانند و نمیشود...
روال زندگى بدین گونه است : زندگى پر از اتفاقات گذرا و موقت است و همین اتفاقات هستند که زندگى را زندگى مىکنند. گذشته مثل قدم زدن روى ماسه، ردى به جا مىگذارد اما در هرحال باید به سوى آینده حرکت کنیم ...
ما از عروسک کمتریم. آنها مُرده بودند و زندگی می کردند؛ ما زندگی می کنیم و مُرده ایم
یکرنگ بمان... حتی اگر در دنیایی زندگی میکنی که مردمش برای پررنگ شدن، حاضرند هزار رنگ باشند...
مادر نوشته میشود اما.. عشق خوانده میشود. صبر خوانده میشود. محبت خوانده میشود. و دلیلی برای ادامه ی زندگی خوانده میشود. مادر نوشته میشود. و تو میتوانی با همین کلمه ی چهار حرفی زندگی را معنا کنی..
آدم ها فقط آدمند نه کمتر، نه بیشتر اگر کمتر از آن چیزی که هستند نگاهشان کنی آنها را شکسته ای و اگر بیشتر حسابشان کنی آنها تو را می شکنند میان آدم ها باید عاقلانه زندگی کرد
وقتی نباشی، زندگی زشت و پلید است آیینهام غیر از تو زیبا یی ندیده ست
این روز ها خیلی ها زندگی نمی کنند ! فقط ادامه می دهند !
همسر نازنینم کاش بدانی چقدر برایم ارزش داری کاش میشد نشانت دهم که چقدر دوستت دارم زندگی پیچ و خم های زیادی دارد کمی را باهم آمده ایم و کوه هایی بر سر راه داریم می دانم پیمودن این مسیر بی تو ممکن نبود اما با تو هر راهی رفتنیست...
سرآغازِ زندگی بی شک صدای خندیدنِ کسی ست که دوسش داریم تو هر روز که میخندی، من یک دلِ سیر زندگی میکنم ... ️️️