شعر طنز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر طنز
آن که دارالعشوهٔ چشم تو را تاسیس کرد
در کلاس خنده ات عاشق کُشی تدریس کرد،
زوم کردم تا دلِ سیری تماشایت کنم
مشت بابایت دهان بنده را سرویس کرد!!
ارس آرامی
گفتم که سرم، گفت جدا می خواهم
گفتم که تنم، گفت فدا می خواهم
گفتم بمیرم عاقبت من ز غمت؟
گفتا به درک من از خدا می خواهم!
ارس آرامی
نیمه شب از دلبرم آغوش می خواهد دلم
دلبرى که شب بوَد بیهوش می خواهد دلم
قافیه تنگ آمده شین را شما سین فرض کن
ماه بانو، مه لقا، من بوش می خواهد دلم!!
ارس آرامی
دنیا همه سر به سر پر است از بازی
خرسند یکی و دیگری ناراضی
در اوجِ گرفتاری دنیا بی شک...
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی
بهزاد غدیری / شاعر کاشانی
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد!
یلدا آمد و اجناس گران خواهد شد!
همسرت چند ورق لیست به تو خواهد داد!
کل اعضای وجودت نگران خواهد شد!
می زنی ساز مخالف دوسه روزی اما!
عاقبت هرچه که او گفت همان خواهد شد!
پول را با علف خرس یکی می...
بر دلم جا ز نفرین نیست بهر رقیب، ولی
هرکه تو را از دلم برداشت خدا برَش دارد!
ارس آرامی
دیشب به خواب دیدم آن یار با وفا را
آغوش را گشودم گفتم بیا نگارا
چون صبحدم پریدم از خواب ناز دیدم
در بر گرفته ام من افسوس متکا را...!!
ارس آرامی