متن عکسنوشته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عکسنوشته
نفّاش
با قلم
تریاک،
دودمی کشید!
دل در قفس و تن پَرِ پرواز ندارد
این حافظه بی تو که دگر راز ندارد
در جنگ میان من و چشمان سیاهت
این لشگر بی خاطره سرباز ندارد
..........................
حسن سهرابی
زندگی کردم تو را یک عمر در رویای خویش،
تا که شاید روزگار،
در لحظه ای قبل از سکوت،
آن پریشان گشته موهای تورا،
در چشم من جاری کند.
یا که دستان تو را بر گردنم،چون ماه نو،
پیوسته نورانی کند،چشم من را تا ابد
همواره بارانی کند
حسن سهرابی
دل سپردم به خدا هر چه که او خواست، همان
کاش خبر مرگِ بعدی، خبر مرگِ خودم باشه. به شخصه دیگه ظرفیت شنیدن این همه خبر بد رو ندارم.