جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !
ما قول دادیم مالِ هم باشیم
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا او قول داده است به قولش وفا کند
بهت قول میدم که فردا بیشتر از امروز عاشقت باشم
اونجا که حافظ میگه * تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد* بارها تو دلش زار زده که *ولی تو قول داده بودی...*
تو فَقَط نَفَس من بٰاش مَن قول میدَم بٰا خودَم هَم قَطعِ رٰابِطِه. کُنَم... هیچی نمیخوام ! یه تو یه مَن یه جا کنارِ هَم بَرای هَم
تلخ نه الکل است و نه قهوه... می دانی چیست!؟تلخ به یاد آوردن قول و قرارهای اولین روز دلدادگی بود! که به خیالمان قرار بود ابدی شود...
اگه بگم خرابتم قول میدی تعمیرم کنی؟