متن حضور
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حضور
من هستم
نه در گذشته
نه در آینده
همینجا
در نقطه ی اینک
نفس میکشم
پس جهان هست
یا شاید
فقط همین لحظه
اینجا
دست میکشم روی پوستم
نه گرم است
نه سرد
نه زنده
نه مرده
فقط لمس
معنا؟
ریخت روی زمین
مثل جوهری که در آب حل شد...
دلم هوس معاشقه ای بدونه سانسور کرده اینکه طلوع کنم بین لب های سرخ و تک تک انگشتانت
مست و بی قرار بوسه غارتگری کنم وچنان در سرزمین تنت رها شوم که دوستت دارم کلمه به کلمه تلف شود بین این هوس آغشته به عطر اقاقی حضور تو.
لعیا قیاثی
مزه تنهایی زیر زبانمان مانده است
وگرنه این حجم از بی میلی نسبت به حضور کنار آدم ها
عادی نیست...
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده