سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
تصویر تو در قاب چشمانم دل انگیز استتصویر تو زیباترین لبخند پاییز استحتی درون قاب عکست باز میخندی لبخند های تلخ تو با غم گلاویز استعطر دل انگیزی که پر کرده اتاقم را بوی نجیب چادری چلوار و گل ریز استعطر نفس هایت گل بابونه ومریم آغوش گرمت بهترین درمان وتجویز استتو مطلع ناب غزل های دل انگیزیدر خواب هم حس میکنم نامت غزل خیز استمادربزرگم باغ نه یک بوستان گل داشت...
مادر بزرگم یه دعای خیری داره کههمیشه میگه امید وارم پیش روت بیاد پسرم یه روز ازش پرسیدم مادر این چه دعایی که می کنی؟گفت :پسرم خدا به دلت نگاه کنه پیش روت بیاره ....:-)...
مادر بزرگم یه دعای خیری داره کههمیشه میگه امید وارم پیش روت بیاد پسرم یه روز ازش پرسیدم مادر چه دعایی که می کنی؟ پیش روت بیاد یعنی چی ؟ گفت :پسرم هر چی تو قلبت آرزو شو داری پیش روت بیاد ...به همچین دعای قشنگی رو براتون آرزو دارم :-)...
مادربزرگم هشتاد و خرده ای سال عمر کرد!این آخریا هر موقع میدید ناراحتیم؛ بهمون میگفت: من تا تهشو دیدم! تهش هیچی نیست. بیخودی غصه نخور......
بسلامتی مادربزرگم که همیشه میگفت:تنهایی فقط برای خداست!کاش می ماندوخدایی ام را می دید ......