متن آواره
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آواره
وطن، سنجابی کوچک و درمانده است!
اسیر در چنگال تیز و آهنین
درندگانی هار و گرسنه ،
که دیگر پوست و گوشتی برایش باقی نگداشته اند
و از خویش زده و بیزار
به دامان مادرش روان می شود
که سالیان دراز شورش در کوهستان را
با رویای آزادی و آسایش...
میان قبر برادرم با برادر دیگرم مرزی ست،
مابین آغوش خواهرم با نامزدش مرزی ست،
لابه لای کلمات هر کتابم با کتاب دیگرم، مرزی ست،
مرز مرز مرز مرز...
در خاک سرزمین خودم هم آواره ام...
شعر: فرهاد پیربال
برگردان: زانا کوردستانی
من نادان، هم زمان با کشیدن سیگار و
بوییدن رایحه ی خوش زمین،
مشغول به نوشتن زندگی نامه ام شدم!
تا که تمام شد،
به باد بسپارم که به مادرم برساند...
***
جویباری در نزدیکی ام بود
و هم زمان با نوشیدن شراب و
استشمام رایحه ی دلنشین زمین
مشغول...
عید آمد امّا بی حضورت غرقِ پاییزم
در زیرِ آوارِ غمت،از هیچ لبریزم
میگردم امشب کوچه های خاطراتم را
من بی تو یک آواره در سرمای تبریزم
موهای تو بر شانه ام مثلِ گسل بودند
باد آمد و چون زلزله بر جانم افتادی
با انقلابی که تو در قلبم به...
چراغِ بیمار، کوچه
خیره است
به بی خوابیِ چشمانم،
شب را می نوردم
چون کولیانِ آواره
از پیِ تو،
ای وایِ من اگر
بر شانه ام بیفتد
بختکِ خواب.
وَ ما
قبل از هبوط
به قعر دوزخ
سقوط کردیم
تا سرنوشت را
برده باشیم...
اکنون
در سرزمین غم
آواره ایم
وَ تاریخ را
هر روز
تکرار میکنیم.
آواره ام
حال آوارگان را می فهمی ؟
سرزمینی داشتم ، خلاصه در آغوشت ،بوی تنت و صدای نفس هایت
و هبوط چیزی شبیه همین بود
چه تبعیدگاه کوچکیست زمین
وقتی آغوش تو نیست
سولماز رضایی -سازهای آبی
دیوانه منم...دردانه تویی...هیهات از این درد که آواره من وبانی ویرانه تویی
《طاهره عباسی نژاد》
در آن هنگام که شب فریب ثانیه های خاموش را می خورد خواب همه جا را فرا گرفته است.
آسمان رنگ عوض می کند و پهنه به تاریکی می دهد.
خوف همه جا را گرفته است، ستارگان آن دم نور را به فراموشی می سپارند؛ اما همچنان زندگی ادامه دارد...
شومی فال من از قهوه و فنجان پیداست
پشت این عقربه ها پیکر بی جان پیداست
جسمم آواره و روحم پی تو می گردد
فرم ویرانی من چون بم کرمان پیداست
سایه را پشت خودم میکشم اما افسوس
ضعف پاهای من از عمق خیابان پیداست
صورتت فرم کمان دارد و...
الا ای دختر مرا بیچاره کردی
میان قرتیان اواره کردی
تو که حال زلیخا را نداشتی
چرا پیراهنم را پاره کردی