دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
من بیشتر از هرچیزی ت دنیا دلتنگم
من به اندازه ی پروانه شدن دلتنگم...
دلتنگم! گفتنیهایم همینقدر کوتاهاند و همینقدر عمیق ...
دلتنگم و دیدار تو درمان منست بی رنگ رخت زمانه زندان منست
دلتنگم و دیدار تو درمان من است بی رنگ رخت زمانه زندان من است!
وقتی دلتنگم، به تو می اندشم...
تو اوج خوشگذرونی بهت پی ام میده دلتنگتم این دیگه خیلی دوستت داره..!
حس خوب یعنی بهش بگی دلتنگتم یه ربع بعد پیام بده بیا پایین جلو درم ️
دلتنگم و باید سراغت را بگیرم ایکاش میگفتی همین حالا کجایی...
دلم یک دوست می خواهد که اوقاتی که دلتنگم بگوید خانه را ول کن بگو من کی کجا باشم؟
هم از سکوت گریزان، هم از صدا بیزار چنین چرا دلتنگم؟! چنین چرا بیزار
دلگیرم و دلتنگم و دل سرد و دل آشوب فرمانده ی شرمنده ی یک لشگر مغلوب