شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
لعنتی!با توجهنم هم ،کیف می دهد!...
لعنتی میشه بگیچه حسی داشتیوقتی الکی میگفتی دوستت دارم......
ورق بزن اون تقویم لعنتیو که همه روزاش مث قهوه تلخه!...
دوربین دستش گرفته زندگیّ لعنتیآمده با گریه‌هایم صحنه‌آرایی کند!...
عاشقم کردیورفتیلعنتیاینرابدان،پیش‌پایت‌می‌گذاردروزگار،این‌درد‌را......
بیهوده خروس لعنتی می خواندشب می رود و دوباره شب می آید...
من حتی وقتی توخوابم باهات حرف میزنم حالم خوب میشه لعنتی...!...
خسته‌ام بس که دلم را به دری بسته زدملعنتی! عشق تو دروازه‌ی عابدزاده است!...
