شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
یاد آوری ایرادات به یک آدم بیشعور ؛ مانند تکان دادن پارچه ی قرمز برای گاو مسابقه می مونه ، هر لحظه باید آماده ی حمله اش باشی...آریا ابراهیمی...
کو آن رفیق مدعیِ روزهای سخت؟تا با غم تو عکس بگیرد به یادگار......
مثل درختهای تبر خوردهسربازهای لشگر سَرخوردهدیدند راهشان به خطر خوردهسر پیش هر فلک زده، خم کردند!...
وقتی که چشم لال و زبان، کور و کر شودزخم آن زمان زبان به سخن باز میکند......
پک میزند بهمن به بهمن زخمهایش رامثل زمین قرن حاضر، رو به ویرانیست......
دوربین دستش گرفته زندگیّ لعنتیآمده با گریههایم صحنهآرایی کند!...
یکروز سمت شهر خودم کوچ میکنمبا دردهای کهنه و غمهای بیشمار......
فرض کن در اوج خوشبختی بفهمی تیرهبختیعکس مردی دیگر از کیف زنت افتاده باشد.......