نباشی من هیچ حسی به روز برفی ندارم
مانند برفی، پاک و ساکت، تا که باریدی کلّ مدارس در جهان تعطیل شد بانو... .
دوست دارم برگردم اون دوران که بابام بیدارم میکرد و میگفت : پاشو ببین چه برفی اومده …
تو برفی آرام می باری و می روی و من یک عمر نبودنت را چکه خواهم کرد!
روز برفی در مقابل روزهای معمولی، مثل جمعهس نسبت به بقیه روزای هفته!
در این روزهای برفی آیا برای گنجشکان دانه ای ریخته ای ؟ پرنده دل من نیز ، دیر زمانیست که در برف گیر افتاده . . .
تا وقتی تو هستی که دستانم را بگیری، آرزو میکنم هر روز زمین بخورم! کاش تابستانها هم برفی بود !
یلدای چشم های تو برفی ترین شب است یلدای چشم های تو طوفان میآورد امشب تمام وسوسه ها در نگاه توست ابلیس هم به دین تو ایمان می آورد
زمستون و روزای برفیش برام سرد نیستن تا وقتی خاطرات گرمت همرامه