شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
همیشه میشه تو گذشته یه لحظه ی قشنگ پیدا کردو به امید تکرارش به زندگی ادامه داد...
با من به گذشته بیادارم از حال می روم !...
عید حقیقی را کسانی درک میکنندکه با یک چشم بر گذشته بگریند و با چشم دیگربه آینده لبخند بزنند . . ....
آدم هیچوقت نباید به خاطر قدیمها غصه بخورد. کسی که عزای گذشته را میگیرد، پیر و عزادار است...
بگو و مگو صرفا وقت تلف کردن است ؛ چون تو نمیتوانی گذشته را تغییر بدهی ، فقط میتوانی از آن درس عبرت بگیری ......
وقتی کسی داره با تمام وجود نصیحتت میکنه ،مخاطبش تو اون لحظه تو نیستیخودش در گذشته شه !...
گذشتهای که حالمان را گرفته است آیندهای که حالی برای رسیدنش نداریم !و حالی که حالمان را به هم میزند ؛چه زندگی خوبی !...
خانواده اتصالی به گذشته و پلی به سوی آینده ما ست...
اگه چند سال زودتر می دیدمتاز گذشته ت دیگه وحشتی نبوداولین عشق تو می شدم اگهاگه این زمان لعنتی نبود...
به تفکر و اندیشه خود مفتخر باشید ،نه به اجداد و گذشته خود !...
اینکه بتوانی با خوشنودی به گذشتهی زندگیات بنگری ، مانند این است که دوبار زیستهای ......
گذشتهای که راست و ریس نشده ،بالاخره یه جوری میاد سراغت !چه با عشق ، چه با نفرت ......
گذشتهی من ، صورتحسابها رو پرداخت نمیکنه ! گذشته ، به ما غذا نمیده و گرم مون نمیکنه ! گذشته چیزیه که تموم شده و پروندهاش بسته شده...
گذشته ای که در گناه سپری شده باشد بار سنگینی است!...
وقتی کسی دارهبا تمام وجود نصیحتت میکنهمخاطبش تو اون لحظه تو نیستی...خودش در گذشته شه......
من و تو زنده موندیمو به سختی زندگی کردیمگذشتهحالآیندهمن و تو وارث دردیم......