اگر آن ماه به شب های ترم بازآید
نور او بر دل تاریک حرم بازآید
چون نسیم سحری بر سر کویم گذرد
عطر او با دل شیدای کرم بازآید
هر که از باده عشقش به سرم می گذرد
در دل خسته من شور و شرم بازآید
گر چه دور از رخ او مانده ام اینک به فغان
شاید آن دولت دیرینه به رم بازآید
چون به یادش همه شب ناله کنم با دل زار
مهربانی ز سر لطف و کرم بازآید
گر به دیدار رخش بار دگر باز رسم
عمر بگذشته به شوق و به حرم بازآید
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR