زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

در دل شب، ماه تابان، قصه گویم شد ز نو
چون شراب کهنه در جام، مست و مدهوش و نکو

در باغ خیال من، گل ها به رقص آمده
باد صبا با نغمه اش، می برد دل سوی او

چون پرنده ای در قفس، آرزویم پر کشد
در هوای عشق او، می سپارم دل به جو

چشم او چون آینه ای، راز دل را می کشد
در نگاهش غرق شدم، بی خبر از آبرو

در میان موج دریا، کشتی دل گم شود
بی سکان و ناخدا، می رود سوی عدو

در غبار راه عشق، گم شدم چون کاروان
عاشقانه می روم، سوی منزلگه عدو

در دل شب های تار، شمع امیدم بسوز
تا سحرگاهان شود، روشن این راه نو

در هوای عشق او، دل به دریا می زنم
چون نسیم صبحگاهی، می وزم سوی عدو

در گلستان نگاهش، غرق عطر و بوی گل
هر نفس با یاد او، می گذرد عمر نکو

در دل این شعر ناب، قصه گویم از غمش
تا که باشد یادگار، از دل و عشقش به نو

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR

مهدی غلامعلیشاهی ارسال شده توسط
مهدی غلامعلیشاهی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن