سوز سینه ساز شد سر تا...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

سوز سینه ساز شد، سر تا سراسر سوختم
شعله شد شور و شرر، در شام دیگر سوختم

لاله لب‌های لطیفت لحظه‌ای لبخند زد
لرزش لب‌های لعلت دید و یکسر سوختم

موج موی مشک مویت، مست مستان می‌کند
مثل مجنون در مسیر ماه منظر سوختم

نغمه‌ی نی نرم نرمک ناله‌ای نو می‌سرود
نای نستعلیق نازت دید و در بر سوختم

شور شیرین شبانه، شعله‌ی شمع شراب
شام شیدایی شد و در شوق دلبر سوختم

خسته خاموشم، خیال خوب خواب خویش را
خواندم از خط خطا، در خلوت در سوختم

باده بارید و به بزم بوسه‌های برق و باد
بال و پر بستم بر این بستر، برابر سوختم

تار تنهایی تنید و تیرگی تصویر تو
تلخ و تنها، تشنه‌لب، تا صبح محشر سوختم

رقص رویای رهایی، راز رندان را شنید
روشنی را رد نمودم، رفتم و بهتر سوختم

دل به دریای دلم دادم، دریغا دور شد
در دم دلدادگی، در درد دلبر سوختم

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR
مهدی غلامعلیشاهی
ارسال شده توسط
ارسال متن