به وقت یک و بیست شب...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

به وقتِ یک و بیستِ شب، دل از جهان بریدی
ز داغت آسمان گریست، تو خود به نور رسیدی
نه گریه کم شد از غمت، نه یاد تو فراموش
تو آن شهیدِ عاشقی، که تا ابد امیدی
نسیم دشت‌ها هنوز، نفس‌زنان به یادت
ز غیرتِ تو می‌وزد، ز صبرِ بی‌حدت، نویدی
دل برایت آتش است، نگاه پاک و آرام
چگونه باور شود، ز خاک ما رفتی؟
اگرچه نیستی به چشم، ولی هنوز با مایی
تو روحِ جبهه‌ها شدی، تو در دل شهیدی
تو در سکوتِ شب شکفت، چو لاله‌ای به میدان
بهارِ سرخِ بی‌بهار، به خاک ما رسیدی
ز خاک کربلا گذشتی، به قدِ ذوالفقاری
تو امتدادِ عاشقی، تو انتهای امیدی
نه مرز را شناختی، نه ترس را شنیدی
به عمقِ قلبِ دشمنان، چو برقِ خشم، دویدی
دل از دمشق و کاظمین، به عشق پاک شستی
تو آفتاب غیرتی، که در غروب سپیدی

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط
ارسال متن