تابه ی جهیزمون یادت میاد با...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شعر غمگین
- تابه ی جهیزمون یادت میاد با...
تابه ی جهیزمون یادت میاد؟ با وفاتر از تو بود
سوخت با آتش فقری که مرا میسوزاند
ساخت با چربی و چرک
هفته و هفت نیمرو !
دسته اش آب شد و رنگش رفت !
بگذریم....
بگذریم از گذر آن همه رویاهایش!
حسرت دیدن فر؛
پختن پیتزاهایش !
گاه گاهی از سر بی تابی؛
گریه میکرد ولی تابانه !
آتش فقر مرا میبوسید !
همزمان با دل من میپوسید!
دل من !
تابه ی رویاهایم
تفسیر با هوش مصنوعی
شاعر، همسرش را مخاطب قرار داده و با حسرت از تابه جهیزیه میگوید که با وجود سوختگی و فرسودگی از فقر، وفادارتر از همسرش بوده است. تابه، نماد رویاهای از دست رفته و سختیهای زندگی فقیرانه است که شاعر را رنج میدهد و در مقایسه با بیوفایی همسر، وفاداری تابه را میستاید. دل شاعر، همانند تابه، در آتش فقر میسوزد.