متن رویاهای از دست رفته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رویاهای از دست رفته
شده احساسِ دلت، سرد شود؟
شده هر بندِ دلت، درد شود؟
شده در، اوج نفسهای رها،
گُلِ رویای دلت، زرد شود؟
نفس و، «های» دلت، مثلِ تگرگ؛
شده گرمای دلت، بَرد شود؟
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
"رودخانه ی بی رحم"
گاهی، زمان مانند رودخانهای بیرحم، بیوقفه جاری میشود،
و ما در کنارههایش، تنها نظارهگر لحظاتی هستیم که بیصدا از دست میروند.
چشم باز میکنیم، و میبینیم که فرصتها چون برگهای پاییزی بر آب افتادهاند،
رؤیاهایی که میتوانستند به حقیقت بدل شوند، در جریان بیپایان زمان گم...
ساناز ابراهیمی فرد
در حال بارگذاری...