روزنه ی امید در تاریک ترین...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های ساناز ابراهیمی فرد
- روزنه ی امید در تاریک ترین...
"روزنه ی امید"
در تاریکترین شبها،
میان هزارتوی سایهها و سکوتهای بیانتها،
روشنایی کوچکی زاده میشود،
چونان جرقهای که در دل ظلمت میدرخشد.
روزنهای از امید،
نخستین نجواهای بیداری را با خود دارد،
زمزمهای که در گوش باد میپیچد،
و نوید صبحی دیگر را به دلهای خسته میبخشد.
بر دیوارهای بیروزن،
بر پنجرههای بستهی اندوه،
نوری باریک رخنه میکند،
و جهان از خوابِ سرد خود،
دوباره به تپش درمیآید.
تو را میخوانم، ای امیدِ بیپایان،
تو را میجویم، ای روشنای بیمرز،
در گامهای خستهام، در نگاهِ به آسمان دوختهام،
که در انتهای هر شب،
فجر زاده خواهد شد…
و آفتاب، پردهی تاریکی را خواهد درید...
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، نمادی از امید در تاریکی است. حتی در سختترین شرایط، یک جرقهی امید، نوای بیداری را میپراکند و نوید صبحی نو را میدهد. این امید، راه خود را به دلهای خسته میگشاید و جهان را از خواب سرد بیدار میکند. شاعر با یافتن این امید، به طلوع خورشید و پیروزی بر تاریکی امیدوار است.