خیانت رفیق تو سایه ای بودی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن خیانت رفیق
- خیانت رفیق تو سایه ای بودی...
خیانت رفیق
تو، سایهای بودی که به خورشید سوگند میخورد،
و من، در آرامشِ نور، نامت را چون دعایی بیپایان زمزمه میکردم.
اما باد آمد، پردهها کنار رفتند،
و دیدم که خورشید دروغی بیش نبود—
و سایه، از آنِ دیگری بود.
ردپای دوستیات را در خاک حک کرده بودم،
اما تو، پیش از آنکه باران ببرد،
خود خاک را زیر پا له کردی.
آری، رفیق!
تو نه خنجری در شب،
که نیشی در لحظهی اطمینان بودی...
همان وقت که دست دراز کردم
و جز خلأ، چیزی در مشت نداشتم.
اکنون، میان خاطراتی که دیگر نامی ندارند،
تنها صدای پاهایی را میشنوم
که دور میشوند،
و هر گامی که برمیدارند،
راز تازهای از خیانت را بر خاک مینویسند...
تفسیر با هوش مصنوعی
شعر، خیانت رفیقی را به تصویر میکشد که شاعر به او اعتماد کامل داشته، اما خیانت او مثل فرو ریختن یک باور بزرگ بوده است. این خیانت نه تنها دردناک، بلکه حاوی رذالتی است که در لحظهای از اعتماد کامل اتفاق افتاده و ردپایی از تلخی و انزوا برای شاعر برجای گذاشته است.