شکستی رد پایت گریه می کرد...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار سیامک عشقعلی
- شکستی رد پایت گریه می کرد...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
شکستی، رد پایت گریه میکرد
نشستی، خون برایت گریه میکرد
قسم بر تشنگیهایت که دیدم
بیابان در هوایت گریه میکرد
«مرا دریاب!» گفتی بار آخر
برادر بیصدایت گریه میکرد
خدا بین تو و آن مشک خالی
برای دستهایت گریه میکرد
پدر از غصه خم شد کوه لرزید
و مادر با عزایت گریه میکرد
خجالت میکشید از رفتنت آب
غرور باوفایت گریه میکرد
«ادب» آموخت از نامت خودش را
«ابد» بر ماجرایت گریه میکرد
«سیامک عشقعلی»
سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR