ابر آشوبم اگر باران ببارد یا...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار مهدی غلامعلی شاهی
- ابر آشوبم اگر باران ببارد یا...
ابرِ آشوبم، اگر باران ببارد یا نبارد
آتشام در جان، چه سوزد، یا نسوزد، یا نبارد
باد میرقصد به شوق شاخههای بیپناهی
شاخه اما خشکلب، گر برگ ریزد یا نبارد
چشم در چشمم، ولی آیینهام بینور مانده
ماه اگر بر شیشهی شب هم بتابد، یا نبارد
سایهام در خاک میجوشد، ولی بیتاب رفتن
خاک هم خاموش باشد، یا بلرزد، یا نبارد
رود، راه از یاد برده، در دلش دریای وهمیست
موج اگر برخیزد از خود، یا بخوابد، یا نبارد
مرگ با لبخند میآید، نمیپرسد ز جانم
زندهام یا مردهام، دنیا بماند یا نبارد
خستهام از خویش، از دیروز، از فردای خاموش
وقت آن است آسمان هم سر بپیچد یا نبارد
در دلم طوفان غم، در چشم من تصویر دردی
شعر اگر فریاد باشد یا نباشد، یا نبارد
سایهام بر شانهی دیوار میلرزد ز وحشت
نور اگر از پشت پنجره درآید، یا نبارد
هیچکس با من نمیماند در این بیراههی وهم
عشق اگر پیدا شود، یا گم شود، یا نبارد
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، بیان حال شاعر آشفته و ناامیدی است که در جهانی بیرحم و بیتفاوت رنج میبرد. عناصر طبیعت، همچون ابر، باد، ماه و رود، نماد وضعیت درونی شاعرند. او از تنهایی، فقدان عشق، و مرگ قریب الوقوع رنج میبرد و بیتفاوتی جهان به درد او، او را به خستگی و یأس کشانده است. شعر، فریاد درونی شاعری است که در جستجوی آرامش و معنا در جهانی بیمعناست.