چشم ها حفره هایی رو به...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

چشم‌ها

حفره هایی رو به دنیای خط خطی اند

وکلمه‌ها

پرندگان مهاجری را

در آسمان ذهنشان گم کرده اند

وَ روی دیوارِ ناخوانده‌ی زندگی

با مغزهایی لرزان

نقشِ غریبه‌یِ ناگفته‌ها را

با دندانِ بی اعتمادی می جوند

سکوت

ترجمانِ بی‌صدایِ فریادشان شده

حروف در آینه‌یِ ابهام

کدامین ( سی - لاب) را جستجو می‌کنند؟

وقتی واژه‌ها

در غبارِ فراموشی پنهان شده‌اند

در شهرِ بی‌الفبا

زندگی

با خط‌کشِ ناپیدایِ حسرت بُر می‌خورد

و رویاها

با جنینِ برگ‌هایِ خشک

در بادِ بی‌خبری می‌رقصند

آن‌ها

بذرِ ندانستن را

در( بَه بَه زار) بی هنری کاشته‌اند

دانستن

میوه‌یِ درختی‌ست که ریشه‌اش

در خاکِ خواندن

دودِ چراغ خورده

و شاخه‌هایش

در آسمانِ خاکستریِ فلسفیدن رشد کرده

اینان

در سایه‌ی استاد واره های پاپتی ایستاده‌اند

و یونجه ی حماقت سق می‌زنند

(کَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ یَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢا)

دکتر سید هادی محمدی
ZibaMatn.IR
دکتر سید هادی محمدی
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر، تصویر تلخی از جامعه‌ای ارائه می‌دهد که در آن، دانش و فهم گم شده‌اند. چشم‌ها در جستجوی معنا، اما کلمات ناتوان از بیان حقیقت‌اند. سکوت فریادِ درونی است و دانستن، میوه‌ی تلاش و خواندن، در مقابل جهل و حماقتی که در "به‌به‌زار" بی هنری ریشه دوانده است. زندگی بدون دانش، مانند رقص رویاهای خشکیده در بادی بی‌خبر است.

ارسال متن