سایه ها روی شانه ام و...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای

سایه‌ها
روی شانه‌ام
و شانه‌
با دندان های شیری
کشتی‌های بوسه را
در آب‌های سربی
غرق
و در آغوش تو
زمینِ زمان
روی مدارِ هذلولی
غش
وساعت‌
با عقربه‌های سنگی
گردنِ دقیقه‌ را
گِرد می‌کند
آینده
لای ملافه‌ای خاکستری
مثل پرنده‌ی بی‌پر
از پنجره بیرون نمی‌رود
دست‌هایت
پُلِ زنگ زده
که عبورم
به فروپاشیِ رودخانه
ختم می‌شود
من
در بلعِ گلوله‌های نگاهت
فراموش کرده ام
که بغل
باید گهواره باشد
نه تابوتی
که در هر تکان
لهجه‌ی آخرین خداحافظی را
غرغره کند
و تو
چنان محکم
که حتی خدا
در این هم آغوشی
از ایمان
سقوط می‌کند



14 مهر ماه سال 1404

قالب شعر :
موج نو

دکتر سید هادی محمدی
ZibaMatn.IR
دکتر سید هادی محمدی
ارسال شده توسط
ارسال متن