المحتکر ملعون منفعت طلب...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای

( المُحْتَکِرُ مَلْعونٌ )

«منفعت طلب»

نان می‌خوری ز سفره‌ی مردم؛ حلال تو؟
قطعاً بوَد حرام و، بگردد، وبال تو

ای مَنفعت‌طلب، که زنی حرص، روز و شب
آخر کند تباه، تو را ابتذال تو

وقتی که دردِ فقر نداری، نمی‌کند ـ
فرقی ملال و مِحنت مردم به حال تو

هر روزِ اهل درد، به غم طی شود ولی
در عیش و عشرت‌است همه ماه و سال تو

بیچاره در جدال یکی لقمه نان بوَد
اما بگو برای چه باشد جدال تو ؟

هر روزمان گذشت به نانی ز خون دل
سهم طعام دیگر ما نیز، مال تو

بسیار دیده‌ایم به غیر تو را ولی
هرگز ندیده‌ایم کسی را مثال تو

چون می‌کنی ز توشه‌ی این مردم احتکار
انسان ندیده هیچ کسی... با خصال تو

شغل شریف اگرچه ندارد درآمدی
دارد شَرف به ثروت و بر اشتغال تو

آن جا که می‌خرند گهر را ؛ نمی‌خرند ـ
آن صیرفان، به قدر پشیزی، سفال تو...

سررشته‌ی امیدِ همه بر خدا رسد
ماندم که بر کجا برسد اتصال تو؟

هرچند حاکمی و کنی حکمِ دل، ولی
هرگز گمان مکن که بَرَنده است خال تو

غَرّه مشو اگر که تو را صبح دولت است
چون زود می‌رسد به خدایت، زوال تو

تا فرصتی توراست به خود، آی و مَرد باش
ترسم از آن دمی که شود طی، مجال تو

امشب زدم تفأل حافظ، چه خوب بود
اما به جز ملال، ندیدم به فال تو

(ساقی) اگرچه مَنفعتی در حرام هست
این مَنفعت ولی نرسد بر حلال تو.

سید محمدرضا شمس (ساقی)
ZibaMatn.IR
سید محمدرضا شمس (ساقی)
ارسال شده توسط
ارسال متن