خودکشی شاید این مرگ همان خواب...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار محمد خوش بین
- خودکشی شاید این مرگ همان خواب...
خودکشی
شاید این مرگ، همان خوابِ سبک باشد و بس
شاید این درد، به رنگِ افق باشد و بس
شاید این زخم، دری باشد و من رهگذرش
شاید این خون، کلیدی به سحر باشد و بس
یک نفس مانده به بیداریِ آن سوی عدم
یک نفس مانده به آیینهی فردا و حرم
دست من نیست، ولی با تو دعا میخوانم
که اگر زنده بمانم، به دعا می مانم
شاید این باد، همان لحنِ خدا باشد و بس
شاید این خاک، رهِ خویشنما باشد و بس
شاید این راه، سرانجامِ همه بودنهاست
شاید این جان، چراغی به شما باشد و بس
دستِ من خسته ولی با تو قفس هم بکِشد
لبِ من بسته ولی با تو نفس هم بکِشد
من اگر رفتم و این قصه به پایان برسد
تو بمان، شعر بمان، تا به جهان جان برسد
یک نفس مانده به آغوشِ سکوتی بینام
یک نفس مانده به پیوندِ زمینی آرام
من اگر رفتم و این خستهدلم هست هنوز
تو بمان، شعله بمان، با تو هوا هست هنوز