هر هفده دقیقه نه عقربه ی...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 50 رای

هر هفده دقیقه...
نه عقربه‌ی زمان، که تپشِ وجدانِ بشر از حرکت می‌ایستد.
هر هفده دقیقه، کودکی در غزه جان می‌دهد،
و جهانی که بر خاکِ عدالت بنا شده بود، در سکوتِ شرم‌آورِ خود، به شمارش ادامه می‌دهد.
شصت و یک هزار کودک!
اما مگر می‌شود کودک را شمرد؟
مگر می‌شود اشکِ بی‌پایانِ مادری را در جدولِ آمار گنجاند؟
اینان عدد نیستند،
تاریخ‌اند؛
حروفی سرخ بر دیوار وجدان بشر.
غزه، خاکی میان دریا و مرز نیست؛
کربلای عصر ماست.
در هر کوچه‌اش، کودکی حسین‌وار بر خاک می‌افتد،
و در هر خانه‌اش، مادری زینب‌وار، بر ویرانه‌ای انسانیت جهان می ایستد و فریاد می‌زند:
اینجا جنگ نیست،
آزمایشگاهِ وجدانِ انسان است.
هر بمب، هر آوار، هر فریاد،
آیینه‌ای است که بشر در آن چهره‌ی خویش را می‌بیند… و باز، از وجدان‌ می‌گریزد.
یونیسف گفت: هر ۱۷ دقیقه، یک کودک…
اما نگفت که هر ۱۷ دقیقه، انسانیت در کدام گور خفته است،
که این‌چنین آسان، وحشی‌گری را تمدن می‌نامند؟
و هر ۱۷ دقیقه، جهانی تازه، به قساوت خو می‌گیرد.
ای انسانِ متمدن!
بدان که هر شهید، برابر است با یک‌بار سکوتِ تو.
بنگر چند بار در برابر ظلم، خاموش ماندی،
چند بار، چشم بستی تا وجدانِ خویش را نبینی.
غزه، آینه‌ی ماست.
هر کودکی که می‌افتد،
نه تنها تنِ او، که انسانیتِ ما فرو می‌ریزد.
و هر قطره خونِ او،
به ترازوی تاریخ، گواهی می‌دهد بر پلیدیِ سکوت حیوانی مدرن

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط
ارسال متن