متن موج نو
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات موج نو
چرنوبیل عشق
اتمِ آخرِ لبخندت
در هوای پوسیدهی اتاق
نیروگاهِ سوختهی قلبم را
اورهال کرده
بارانِ سیاه
بر شهری که
سالها
با سربِ سکوت
پلمپ شده
وارونه می بارد
دوست داشتنت
مثل نفس کشیدن
در گاز نئون
سرفههایم
اعلامیههای قرمز
روی دیوارِ اشعهخوردهی بوسهها
کسی نیامده
جز شبحهایی که
دُزِ...
سایهها
روی شانهام
و شانه
با دندان های شیری
کشتیهای بوسه را
در آبهای سربی
غرق
و در آغوش تو
زمینِ زمان
روی مدارِ هذلولی
غش
وساعت
با عقربههای سنگی
گردنِ دقیقه را
گِرد میکند
آینده
لای ملافهای خاکستری
مثل پرندهی بیپر
از پنجره بیرون نمیرود
دستهایت
پُلِ زنگ زده...
زاپِ ریا
روده ی زردِ زنگزدهی زخم را
از حفرهی حنجره
سمت سقفِ سردِ سنگ
میپاشد
و زانوی زمین را
زیرِ زودِ بارانِ زوائدِ زمان
حامله میکند
شکم
شبیه شبحهای شیشهای
در شکافِ شب
شکسته میچرد
دست
دستاندازِ دریای دود
که دهانِ داغِ دیر سال را
در دلِ دودکدهها
دفن...
روی کاغذ
هجده ساله
زاده ی شهر بی وجود
برچروکِ پیشانیاش
گردوخاکِ زلزلهی سی سال پیش
عکسِ ممهور
مایل به چپ
انگار در انگاره ها
از قابِ خواب فرار کرده
سری که از تن
حوصلهاش سر رفته
و گوشهایی که
شماره ی شناسنامه را
لای رادیکال
زمزمه کرده
روزِ صدور...
من را برای خودم بیشتر بخواه