موی سپیدت در آینه لرزید نه...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

موی سپیدت
در آینه لرزید
نه مثل برف
نه مثل خاکستر

خطی بود
که زمان
بر شیشه کشیده بود

و چشم‌هایت
بی‌صدا
مثل دو زخمِ روشن
نشسته بر تاریکی

در میان این تضاد
نه پیر شدم
نه جوان
فقط
به لرزشِ لحظه‌ای فکر کردم
که چگونه
می‌تواند
تمام عمر را
دگرگون کند

موی سپیدت
نه نشانه‌ی پایان
که آغازِ دیگری بود
آغازی
که در نگاهت
به من رسید

و من
در آینه
خودم را دیدم
نه آن‌گونه که بودم
که آن‌گونه
که در چشم‌های تو
شکل می‌گرفتم

احمد کمائی
ZibaMatn.IR
از من
ارسال شده توسط
ارسال متن