برخیز و پیش برو حرکت کن...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های عطیه چک نژادیان
- برخیز و پیش برو حرکت کن...
برخیز و پیش برو، حرکت کن، به درک که تاب موفقیت تو را ندارند. هیچ چیز مهم نیست، هیچکس اهمیت ندارد جز تو و هدف تو.
بگذار آنهایی که تاب دیدن موفقیت تو را ندارند، خودشان را تا میتوانند به در و دیوار بکوبند و زمین و زمان را به هم بدوزند از پوچ و هیچ بودنشان . چه چیز لذتبخشتر از این که سوختن آنها چراغ مسیر تو است؟
براستی نظر آن بیتابان آرزو به دل مانده چه اهمیتی دارد جز تو و مسیر تو؟ این زبالهها را رها کن.
من از آنها نیستم
که با اخمِ صاحبانِ صدا
صف بکشند،
یا با کفزدنِ سفارشی
ستونِ فقراتم را تا کنند
تحقیر
سلاحِ آدمهای بیقد است؛
آنها که به قامتِ مسیر نمیرسند،
آتش پهن میکنند
و به دروغ
اسمش را نظر میگذارند.
کسی که
دیگری را
با لبخندِ اتوکشیده
میشکند،
در واقع
حقارتِ خودش را
با زبانِ مؤدب
اعلامِ عمومی میکند.
من
نه با تشویق ساخته شدهام
و نه با حذف
فرو میریزم.
از جایی آمدهام
که اجازه
همان اسمِ مستعارِترس شماست،
و راه
عادت دارد
از رویِ نخواستنها
رد شود
و لحظهای نایستد.
بدانید:
نه طعنه،
نه نیشِ آغشته به ادب،
نه نگاهِ از بالایی
که از پایین میآید،
هیچکدام
توان متوقفکردنِ من را ندارند
که
اهمیت دادن را
سالها پیش
دفن کرده است.
تحقیرکنندهها
همیشه یک درد مشترک دارند:
قدشان به مسیر نمیرسد یا نرسیده بود،
پس مینشینند
و عبور را چون یاوهگویان
تفسیر میکنند؛
از جای امنِ نرسیدنشان.
تنها چیزی که
من را
متوقف میکند
قطعِ نفس است؛
و تا وقتی
نَفَس
در این بدن
رفتوآمد دارد،
من در راه هدفم
نه در حرف،
بلکه در فاصله.
نه برای توضیح،
نه برای اثبات،
نه برای کسی
که از فرط کهنسالی نرسیدن
جرأتِ دیدنِ موفقیت دیگری را ندارد.
بلکه میروم،
چون ایستادن
کارِ کسانیست
که بلد نیستند
برسند
و از رفتنِ دیگران
میترسند و گریانند.
و اگر این موفقیت
برای تو
سنگین است،
سرت را پایین بگیر؛
که این وزن
مال مسیر من نیست،
بار خجالتی است
که بالاخره
به شانهات
برگشته است