زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

عزیز دردانه ی من
بگذار کمی از دیوانگی های یک دل عاشق برایت بگویم
ولی تو این دیوانگی ها را بگذار پای دلتنگی
جانان من
تو که نمیدانی اما همین من دیوانه
چه روز و شب هایی را
پشت درخت ، سر کوچه تان به انتظار دیدن ، یک لحظه ، روی مثل ماه تو هستم بلکه این دل کمی آرام تر در سینه ام بی تابی کند
و چه شیرین لحظاتی است
وقتی که فقط برای ثانیه ای آن زیبایی بکر و چشم های الماس گونه ات را می بینم !
و تنها کاری که از من دلداده پنهان بر می آید
قربان صدقه رفتن آن زیبایی تسخیرکننده ات است
به راستی که خدا خواسته زیبایی را در آفرینش تو به رُخ من بکشد !
دردانه ی زیبای من !
تو نمی دانی اما ، آن نگاه های لحظه ای و پنهانی مرهمی است
برای تاب و تب ، این دل نا آرام من
کافی ست روزی یک برگ از درخت سر کوچه یتان لمس کنی
او برایت از دلتنگی های من خواهد گفت
از منی که تمام لحظات انتظارم ، را روی قلب درخت حک کرده ام
تک تک برگ های درخت از بی قراری هایم آگاهند
گفتند دوستت داریم تعجب نکن ! آن ها تو را می شناسند
از تو برای آنها بسیار گفته ام..........
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×