زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

خاطره جنگ هنوز هم عذابم می دهد
برادرم جبهه بود
و مادرم
با چشم های خیس
برای سالم برگشتنش
مدام دست به دعا بود.
نشسته ,
ایستاده ,
سر سجاده,
حتی وقت خواب
یکریز خدا را صدا می زد.
نمک غذایمان شوری اشکش شده بود
و زمزمه های سوزناکش
لالایی هر شبمان .
لعنت به جنگ
لعنت به هر گلوله ای که برتن یک نفر نشست
و چندین نفر را از پا در آورد.
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×