عاشقم باش جانان ، آغوشت را به من بسپار
دوره کن مرا از عطر ِعاشقانه هایت تا که سرمست شوم از احساس ِشور انگیز شور آفرینت !
می دانی معبودم اکنون که ناگریزیم به مزه مزه کردن فاصله ها!
تو برایم بمان
تو برایم باش
اما همیشگی
اما امن
اما پرهیاهو!
محبوبم محتاجم
به دوباره زیستنت؛
مشتاقم به دوباره دیدنت؛
حریصم به چشمانت تا که مبتلایم کنند
به یک عمر عاشقی
به یک عمر دیوانگی.
باران کریمی آرپناهی
ZibaMatn.IR