او درست می گفت
جهان به همین یکی دو روز که بند نبود
بند که به پای هیچ کس نبسته بودند
و نبودِ تو
خودش ماجرای تازه ای بود
به نبودنت خو می گیرم
طوری که وقتی می آیی
وجدان آسوده ای ندارم
انگار چیزی به بالشم بدهکارم
چیزی به ساعتِ دیواری
او درست می گفت
جهان به هیچ چیز
تو به هیچ چیز
او به هیچ چیز، پابند نبود
ZibaMatn.IR