پاییز را من شروع کردم،
زمستان را تو...
عشق و جدایی، دو فصلِ به هم پیوسته اند
غمگین نیستم از ناملایمات زمین
از این آبیِ مدوّر
که ما را دور خودمان چرخاند
روزی دوران تبعید سر می رسد
نگهبان وسایل شخصی مان را تحویل می دهد
بال هایمان را از فرشتگانِ روی شانه پس می گیریم
و به آسمان بازمی گردیم.
ZibaMatn.IR