از این دنیا چه می ماند.... از این دنیا چه می ماند
به جز وهم و خیالاتش
به جز راهی که نا پیداست در حجم محالاتش
بهشت و وعده های آشنا و آرزوهایم
هزار افسوس جاماندست در هر تار موهایم
اگر چه بال پرواز مرا دنیا تصاحب کرد
ندارم باکی از دنیا و عقبای سراپادرد
نه نسلی مانده از تاریخ و نه وصلی به سوی او
نه فالی مانده از تاریخ در جام و سبوی او
همیشه چشمهایم محو زیبایی باران است
و دستانم حریرِ چتر در عمق خیابان است
به پایان سیاهی ها ی دنیا سخت خوشبینم
هجوم سایه های باد را همواره میبینم
در این دنیای ناآرام هر دم کام میگیرم
من آخر انتقامم را از این فرجام میگیرم
ZibaMatn.IR