شبها به پهلو میشوم هردم
از فکرتو دیوانه می گردم
فکرت مرتب میبَرَد دل را
آخر چرا از قلب تو طَردم؟
با این سوالم فکر ها پر زد
این بار پهلو را عوض کردم
یکبار دیگر یاد تو پَر زد
آمد نمک پاشید بر دردم
دل را دوباره با خودش برد و
ای کاش من پیش تو برگردم
حالا دگر من غرق در رویام
آنجا کنارت در شبِ سردم
اما مگر او جای دیگر نیست؟
پس من پی عشقِ که میگردم؟
یکبار دیگر فکرها پر زد
من باز پهلو را عوض کردم
این طرز خوابِ هر شبم گشته
عشق تو باشد دارویِ دردم
آخر کسی اینجا نمیداند
در خواب دنبال تو میگردم
ZibaMatn.IR