برف می باریدکنار پنجره ایستادیرفتن مرا نظاره کردیدانه های برف به دستان لرزانت که با من وداع می کرد می نشستوهرگز نمی دانستیسالها بعدیک روز برفیمن در دستانت آب می شوم ZibaMatn.IR
عکس نوشته میترا پرنیان برف می باریدکنار پنجره ایستادی...