دلت را به کوه بزن ...
سنگیست اما از تبار مردانگیست ...
از بالا شهر عزیزت را تماشا کن شهری که از دور تماشایی تر است ...
مردمی را ببین که در باتلاق تکبر دست و پا می زنند و فریاد های غرور آمیزشان گوش فلک را هم کرده است ...
خوب ببین ذرق و برق تو خالی اش را ...
بیا و این شهر مرده را به فراموشی بسپار ...
دلت را به کوه بزن ...
تلخی را در رود نیلی رنگ غرق کن ...
بشنو نوای زندگی پرندگان را ...
نسیم را لمس کن ...
آسمان را به آغوش بکش ...
و پرواز کن ...
ZibaMatn.IR