نه مجرمه،
نه دزد،
نه کلاه بردار،
نه قاتل،
نه خلافکار،
نه مافیایی،
نه ساقی،
نه معتاد...
فقط جرمش اینه که دلمو دزدید...
کلاه قلبم و برداشت و از خط قرمزام عبور کرد...
قاتل عقلم شد و احساسم و زنده کرد.. .
ساقی چشمام شد و وقتی خمار بودم برام مثل مرفین عمل کرد،
با صداش، خندش و نگاش،
بهم آرامش تزریق کرد...
به نظرتون حکمی جز،
موندن و بودنش،
تا قیام قیامت و زندانی شدنش توی قلبم،
تا ابد ابدیت،
حکم زیادی برای این همه جرم هست؟!
جرم شیرین و قشنگیه که به جون می خرمش و حاضرم به جای اون مجرم مجازات شم،
آخه اسم اون مجرم، معشوقس...
و اسم اون جرم رو...
چیزی جز عشق؛
نمیشه گذاشت:)
ZibaMatn.IR