زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
3.8 امتیاز از 5 رای

یه روز صبح از خواب بیدار می شی و متوجه می شی دیگه به گذشته و آدم های گذشته هیچ حسی نداری. دیگه می تونی به راحتی برای همشون آرزوی خوشبختی کنی. به جورایی حس رهایی و بی احساسی کامل پیدا می کنی. از اون به بعد دیگه با کسی جر و بحث نمی کنی. دنبال بهونه و مقصر نمی گردی، به همه لبخند می زنی و از همه چیز به سادگی می گذری و می ذاری در زمان و مکان خاص خودش اتفاق بیوفته. سخت نمی گیری. مردم به این می گن قوی بودن اما من می گم سِر شدگی اونم نسبت به گذشته. نسبت به آدم هایی که به روزی فقط اومدن توی زندگیت تا علاوه بر تجربه باعث بزرگ شدنت و تکامل عقلت بشن. تا متوجه بشی، همه ی آدم ها هم بد نیستن. \هستن مردان سبزی که نغمه ی تنهایی یک زن را می شنون و می فهمن\
با سِر شدن نسبت به گذشته فرصت دوباره ی زندگی کردن رو به خودت میدی اونم در کنار آدم هایی که رسم خوب بودن را بلد و جوهره ی زندگی خود قرار دادند. گذشته ها یا خاطره می شن یا تجربه!
من گذشته ی بدرد بخوری نداشتم واسه ی همین اونو تبدیل به تجربه اش می کنم.
ZibaMatn.IR

Atiyehnevis ارسال شده توسط
Atiyehnevis


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×